راهی به سوی آفتاب

در یک کنگره ای که اوایل انقلاب برای بانو امین رحمه الله علیها گرفته بودندایشان یک خاطره از ایشان تعریف کردند وفرمودند:
“یک روز رفتم مسجد جمکران یکی از دوستان عالمم را دیدم فهمیدم از لحاظ معنوی خیلی ترقی کرده با اصرار پرسیدم فلانی چه کرده ای به اینجا رسیدی .گفت رفتم اصفحان پیش بانو امین کاری با من کرد که…
من هم هوایی شدم سریع رفتم منزل ایشان در اصفحان
گفتند ایشان ملاقاتی قبول نمی کنند .خیلی ناراحت شدم برگشتم قم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خیلی توسل وتضرع کردم بعد دوبار رفتم خانه بانو مجتهده امین رحمه الله علیها ایندفعه راهم دادند رفتم پیش ایشان بعد از سلام واحوال پرسی بیست دقیقه فقط سکوت کردیم بعد یک چیزایی گفتند و بیرون آمدم الان که اینقدر عمر از خدا گرفتم حاضرم تمام عمرم را بدهم ودوباره آن بیست دقیقه سکوت را داشته باشم “(این را در حالی گفتند که از پهنای صورتشان اشک پایین می آمد)

دربرابر کسی که یک قدم از شما جلوتره نباید صحبت کرد
مثل قضیه عنوان بصری که رفت محضر امام جعفر صادق علیه السلام بار اول راهش ندادند وباتوسل وتضرع بار دوم راهش دادند
آسید علی آقا قاضی به شاگردانشان سفارش می کردند عنوان بصری را بنویسید ودر جیبتان بگذارید هفته ای دوبار مرور کنید و عمل کنید .
همه ی ما محتاج علم هستیم
حوزه ما منتظر قدوم نورانی وپر برکت این مرد بزرگوار است .
دعا کنید معرفت پیدا کنیم واستفاده کنیم .

گزیده ای از سخنان سرکارخانم قیاسی رضوان الله علیها