اثبات وجود امام زمان از زبان یک کودک
معلم معارف اسلامي که فردي بهائي بودروبه شاگردانش نمود وگفت :بچه ها
اگردوست داريد درزندگي فردي باايماني باشيد سعي کنيددرزندگي هرچيزي راديديد باورکنيد
وهرچه رانديديد انکار کنيد
يکي ازشاگردان که بي ادبي معلم رانسبت به امام زمان (عج)فهميد به معلم گفت: توعقل نداري
معلم با عصبانيت گفت :چرابي ادبي ميكني شاگردگفت:خودت گفتي هرچيزي رانديديم انکارکنيم اگرتوعقل داري نشانم بده
شاگرد ادامه داد اگرچيزي را نمي بينيم به دلايل مختلف مي تواند باشد مثلا خداوندقلب
رادرقفسه سينه درکناراستخوانها پنهان نموده است تادرامان باشد آيا چون ماقلب رانمي بينيم
بايدمنکرش شويم زماني بود که حضرت موسي براي سي شبانه روز به کوه طوررفت
وخداوندازحضرت موسي خواست
که حضرت ده شب ديگر درکوه طوربماند همين که حضرت موسي ازميان قومش غائب بود قوم اوبه
گوساله پرستي روآوردند وعده ي زيادي ازياران حضرت موسي از دين خارج شدندحال اين جريان
وصف حال ما شده است موساي زمان ما بنا به دلايلي تنها ازميان
ما غائب شده اند وماپيرو سامري هاي زمانمان شده ايم .آري اگرقلب رانمي توان ديد حداقل
وجودش رامي توان درک نمود وقتي ما مشکلي داريم که حل آن غير ممکن است وبه جمکران
مي رويم وآنگونه که صحيح است متوسل به امام زمان(عج)مي شويم
وبعد ازمدتي متوجه مي شويم كه مشكلمان حل شده است خود نشان دهنده ي وجود مشگل گشائي
است